کد مطلب:125051
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:336
آیت صلح
یا حسن دست ما به دامانت
دستگیری كن از محبانت
ای جگر گوشه ی رسول الله
كه نبی خواند روح و ریحانت
[ صفحه 187]
تو ز جان برتری و راحت جان
جان ما باد برخی جانت
یا حسن ای بزرگ آیت صلح
آیت صبر هست در شانت
مظهر رحمی و به الرحمن
می ستاید خدای رحمانت
این یقینم بود كه می گویم
با یقین توام است ایمانم
ایها المجتبی تو را سوگند
به أب و أم و جد و اخوانت
كه بخوانم به درگهت كز شوق
سر فرود آورم به سامانت
ای كه بس دوستدار مهمانی
چه شود تا شویم مهمانت
ساعتی لحظه ای به ارض بقیع
در جوار مزار ویرانت
اشك جاری كنیم از دیده
بر دل خون و چشم گریانت
به دهانی ز زهر عطشانت
به روانی ز آب سوزانت
یا حسن یا ابامحمد باز
من كه از جان شدم ثناخوانت
به تو رو كرده ام مگر تو شوی
شافعم نزد حی سبحانت
ملتجی بر تو گشته ام و اینك
مكن از من دریغ احسانت
یا وجیها لدین عندالله
اشفع المذنبین عندالله
سیدرضا مؤید